چگونه کودک درون خود را تربیت کنیم؟

کودک درون بخشی از شماست که با تجربیاتی که در کودکی داشته‌اید، شکل گرفته و تاثیر مهمی بر نحوه نمایش شخصیت شما در بزرگسالی خواهد داشت.

بهبود کودک درون به شما کمک می‌کند تا بر عمیق‌ترین موانع موفقیت خود غلبه کنید، توانایی خود را برای نشان دادن بهترین خود شکوفا کنید و زندگی مورد نظر خود را بسازید.

چگونگی بهبود کودک درون و تاثیر آن بر زندگی و موفقیت فرد

کودک درون بخشی از شماست که با تجربیاتی که در کودکی داشته‌اید، شکل گرفته و تاثیر مهمی بر نحوه نمایش شخصیت شما در بزرگسالی خواهد داشت.

اگر درگیر خود تخریبی هستید، با گفتگوی منفی شخصیت خود را تخریب می‌کنید، یا در شرایطی دچار عصبانیت، سرخوردگی، حسادت یا ترس بیش از حد می‌شوید و واکنش شدید نشان می‌دهید، این مطمئناً عملکرد کودک زخمی درون شما است که با عصبانیت یا خشم رفتار می‌کند.

این مقاله در مورد چگونگی بهبود کودک درون بحث می‌کند، تا بتوانید بر موانعی که ظرفیت بالقوه شما را محدود کرده‌اند، غلبه نمایید و به شخصی که قرار است باشید، تبدیل شوید.

.

کودک درون چیست؟

ابتدا باید در مورد کودک درون بیشتر بدانید. اساساً، این حالت اصلی و درونی شماست. کودکی بازیگوش، کنجکاو و حساس که قبلاً بوده اید. این به معنی کودک و نابالغ بودن نیست، بلکه به تجربه جهان از دید کودکانه همراه با حیرت و کنجکاوی مربوط می‌شود.

با این حال، کودک درونی بسیار حساس است، خصوصاً در معرض درد و ضربه می‌تواند به راحتی زخمی شود.  همه ما می دانیم که بزرگ شدن چقدر می‌تواند دردناک و آسیب‌زا باشد.

حتی افرادی که ما را بیشتر دوست دارند، می‌توانند حرف‌هایی بزنند و کارهایی انجام دهند که به ما آسیب برسانند و بر عزت نفس ما تاثیر بگذارند، اما زخم هایی که به کودک درون شما وارد شده از بین نمی‌روند، مگر اینکه آنها را تصدیق کنید و برای بهبود آنها وقت و تلاش خود را صرف نمایید.

اما بیشتر افراد نمی‌خواهند چنین کاری انجام دهند. بنابراین به سادگی به خود می‌گویند که تو بزرگ شده ای و باید درد خود را پنهان کرده و وانمود کنی که هرگز اتفاقی نیفتاده است.

در نتیجه، کودک درون در درون زخمی، ترسیده و بیچاره باقی می‌ماند و باعث می‌شود طوری رفتار کنیم که گویی همیشه مانعی برای رسیدن به آرامش و زندگی شاد و موفق وجود دارد.

.

چرا باید روی کودک درونی خود تمرکز کنیم؟

اعتقادات اساسی در مورد خودمان و توجه به کودک درون در ذهن ما نهفته است. نحوه رفتار بزرگسالان و سایر کودکان، نحوه تربیت ما، فرهنگی که در آن پرورش یافته ایم و … همه در نحوه تفکر امروز ما تاثیر دارند.

به عنوان مثال، شما ممکن است تصمیم گرفته باشید پس از طلاق به دنبال درمان باشید. این طلاق ممکن است عزت نفس شما را خرد کند و شما احساس کنید که نیازی به کار روی کودک درون نیست.

از این گذشته، شما  هر آنچه را که برای رشد می‌خواسته‌اید، داشته‌اید و والدین شما شگفت انگیز بودند. چرا شما باید کودک درونی‌تان را پرورش دهید؟

خوب، کار روی این موضوع می‌تواند به شما کمک کند، تا درک کنید که چرا طلاق، عزت نفس شما را به شدت خرد کرده است. ممکن است، در دوران کودکی به اندازه آنچه شما به یاد می‌آورید، از شما حمایت نشده باشد.

شاید دین یا فرهنگ به شما یاد داده که به اندازه کافی خوب نیستید، مگر اینکه کارهای خاصی انجام دهید. این پژواک‌ها هنوز در بزرگسالی در ذهن شما نقش می‌بندد و باعث می‌شود، طلاق دشوارتر از آن باشد که فکر می‌کنید.

اما باید بدانید که ضربه زدن به کودک درون یکی از روش‌های اساسی برای شروع بهبودی است. هنگامی که با کودک درونی‌تان ارتباط برقرار کردید، می‌توانید با چیزهایی که او از دست داده، هماهنگ شوید و از آن برای رفع مشکلات فعلی‌تان کمک بگیرید.

.

چگونه کودک درون خود را بهبوده داده و درمان کنیم؟

بهبود کودک درون به شما کمک می‌کند تا بر عمیق ترین موانع موفقیت خود غلبه کنید، توانایی خود را برای نشان دادن بهترین خود شکوفا کنید و زندگی مورد نظر خود را بسازید. در زیر روش‌هایی برای رسیدن به هدف‌های بالا آورده شده است.

.

۱. ابراز عشق

اولین قدم برای بهبودی کودک درون خود این است که به او بگویید چقدر او را دوست دارید، زیرا همه کودکان به عشق احتیاج دارند. به پنج، شش یا هشت سالگی خود فکر کنید.

آن زمان دوست داشتید چه کار کنید؟ چه آرزویی داشتید؟ به چه چیزی امیدی داشتید؟ می‌خواستید چه جور آدمی شوید؟ می‌خواستید چه تجربیاتی داشته باشید؟

آن کودک هنوز بخشی از شماست و لیاقت تمام عشق‌های بی قید و شرط جهان را دارد. اطمینان حاصل کنید که کودک درونی شما این را می‌داند.

یک راه ساده این است که هر شب قبل از خواب به آینه نگاه کنید و بگویید، سه چیزی که امروز در مورد تو دوست دارم … هستند و سپس جای خالی را پر کنید.

یا می‌توانید چشمان خود را ببندید، تصور کنید کودک درون شما چه شکلی و چند ساله است، سپس این جملات را به آنها بگویید. این دو عمل ساده اما بسیار قدرتمند هستند که می‌توانند به شما کمک کنند.

.

۲. صبر پیشه کنید

مورد دیگری که همه بچه‌ها به آن نیاز دارند صبر است. کودکان در حالت یادگیری مداوم هستند و یادگیری شامل اشتباهاتی می‌شود. اشتباهات بخشی طبیعی از فرایند یادگیری هستند.

بنابراین اگر همیشه به دلیل اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده اید، از خود عصبانی یا ناامید هستید، صبورتر بودن با خود را تمرین کنید. دستیابی به اهداف غالباً بیش از آنچه می‌خواهید طول می‌کشد.

اکثر افراد برای رسیدن به اهداف خود مهلت تعیین می‌کنند، بدون اینکه واقعاً در مورد هر آنچه برای رسیدن به آنها لازم است، بدانند. اگر بیشترین تلاش خود را می‌کنید، نسبت به خود صبور باشید.

ممکن است مجبور شوید اطلاعات بیشتری را بیاموزید و مهارت‌ها و روابط جدید بیشتری را از آنچه در ابتدا تصور می‌کردید، کسب کنید.

.

۳. عبارات خود را پیدا کنید

موفقیت‌های کوچک اعتماد به نفس ایجاد می‌کنند یا باعث افزایش اعتماد به نفس می‌شود و اعتماد به نفس بالا باعث موفقیت بیشتر می‌شود.

وقتی نمی‌توانید کاری را درست انجام دهید، به جای گفتن لعنتی یا من نمی‌توانم این کار را انجام دهم، مانند یک کودک فقط از انجام آن لذت ببرید و جملاتی مانند خیلی سرگرم کننده است و من با آن شاد هستم را با خود تکرار کنید.

این نوع نگرش باعث می‌شود، مانند کودکان بی دغدغه و نگرانی کارهای خود را انجام دهید و با آرامش بیشتری زندگی کنید.

.

۴. منتظر نقص باشید

معمولاً افرادی که خود را به خاطر کامل نبودن مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، پدر و مادری دارند که از فرزندان خود همواره انتظار رسیدن به کمال و موفقیت را داشته‌اند. به همین دلیل این افراد در بزرگسالی همان انتظارات را درون خود احساس می‌کنند.

وقتی این نوع استانداردها و انتظارات را درونی می‌کنید، در نهایت با استرس و اضطراب زندگی می‌کنید و به ندرت هر کاری را که می‌خواهید، انجام می‌دهید.

این می‌تواند منجر به نوعی کمال گرایی افراطی و وسواس گونه شود که هیچ کس نمی‌خواهد در درون او وجود داشته باشد، یا ممکن است نوعی خطرهای غیر قابل کنترل را به همراه داشته باشد.

بهبود این باورهای درونی کودکی بسیار مهم است. مانند یک کودک آزاد بیاندیشید و به دنبال خواسته‌ها و علاقه‎های خود بر اساس توانایی‌هایتان باشید. بدون هیچگونه ترسی به دنبال تحقق رویاهای خود باشید، حتی اگر از نظر دیگران کودکانه و خنده دار باشند.

.

۵. خودت را ببخش

مورد بعدی که شما را ترغیب می‌کند به صدای کودک درون خود گوش دهید، بخشش است.

همه ما در برهه ای از زمان نسبت به کاری که در زندگی خود انجام داده ایم یا انجام نداده ایم احساس شرم، خشم یا اندوه کرده ایم. اما گذشته تمام شده است و اشتباه کردن، بخشی از  یادگیری است.

بنابراین خود را به خاطر  هر کار وحشتناکی که فکر می‌کنید انجام داده اید و نتوانسته اید آن را به پایان برسانید، ببخشید. شما با ابزار و دانشی که در آن زمان داشتید، بهترین کار را انجام داده‌اید، پس از سرزنش خود دست بردارید و به زمان حال فکر کنید.

.

۶. تشویق را فراموش نکنید

چیز دیگری که همه کودکان برای رشد در زندگی به آن نیاز دارند، تشویق است.

آنها باید بدانند که کسی به آنها اعتماد دارد و رسیدن به اهدافشان برای او نیز مهم است. بنابراین به کودک درون خود بگویید که توانایی انجام هر آنچه را تصور می‌کند، دارد.

اگر بتوانید آن اهداف را تصور و باور کنید می‌توانید به آن دست پیدا کنید. برای تحقق آن فقط باید مراحل را پیگیری کنید و در این راه تسلیم نشوید. به همین دلیل تشویق بسیار مهم است.

اهداف خود را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید و پس از موفقیت در هر مرحله خود را تشویق کنید و به خود پاداش بدهید.

۷. بازی کنید

چیزی که همه کودکان برای پیشرفت به آن نیاز دارند، فرصت بازی است.

زیرا اینگونه کودکان یاد می‌گیرند، از طریق بازی، سرگرمی و استفاده از تخیل و کنجکاوی در مورد دنیا بهتر بیاموزند. بنابراین مطمئن شوید که کودک درون شما فرصت‌های زیادی برای کسب سرگرمی در زندگی دارد.

به مواردی که شما را سرشار از لذت می‌کند، توجه کنید و بیشتر اوقات خود را به آنها بپردازید. بگذارید شادی، سیستم GPS شما باشد و شما را در مسیر ایجاد یک زندگی دوست داشتنی هدایت کند.

وقتی کاری را که دوست دارید انجام می‌دهید، هرگز احساس خستگی  نمی‌کنید، زیرا کار و فعالیت برایتان بسیار سرگرم کننده خواهد شد.

.

۸. به دنبال پشتیبانی باشید

برای بهبود کودک درون خود شاید گاهی راهنما و پشتیبانی لازم باشد، تا بتوانید از نشان دادن خود به بهترین شکل لذت ببرید و همه رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. اگر  احساس می‌کنید که برای بهبود کودک درونی خود به کمک نیاز دارید، به مشاور مراجعه کنید و آموزش‌های لازم را دنبال کنید.

.

در پایان

این‌ها تکنیک‌های قدرتمند ذهن و بدن هستند، که به شما امکان می‌دهند، کودک درون و زخم‌های عاطفی را که مانع کار و زندگی شما شده اند، التیام دهید.