ارتباط موثر چگونه بر رهبری تاثیر میگذارد ؟
به نظر شما، توانایی در برقرار کردن ارتباط مفید با افراد(ارتباط موثر) تا چه میزان در اینکه شما را به یک رهبر موفق تبدیل کند، تأثیر می گذارد؟
شاید برایتان سوال باشد که چه ویژگی هایی افراد را به یک رهبر بدل می کند؟
آیا رهبری کردن یک خصلت ذاتی است یا با آموزش دیدن می توان یک رهبر بود؟ نکته ی بسیار مهم در برجسته بودن یک فرد، داشتن توانایی یا یک استعداد است. اما می توان گفت که اعتماد به خود و پشتکار داشتن و تلاش کردن می تواند کلید باز کردن توانایی و رشد باشد. مثال بزنیم؟
همه ی افراد قبول دارند که مسی و رونالدو بهترین بازیکنان فوتبال هستند و این باور از آن است که مسی استعداد ناب ذاتی دارد و رونالدو با تلاش بسیار زیاد و از همه مهم تر خود باوری، از خود یک سوپر استار ساخته!
پس با تلاش کردن می شود بر این باور که استعداد داشتن، شرط لازم برای بروز رفتار ویژه است چیره شد.
از طرفی در انتهای این مقاله به رابطه ی ارتباط موثر و رهبری پی می‌بریم.
در این مقاله چه می خوانیم؟
✔چیستی ارتباط موثر
✔نکاتی برای بهبود ارتباط موثر
✔شش راهکار برای رهبر بودن
✔خلاصه ی مطلب
اکنون میخواهیم در این مقاله بررسی کنیم که برای رهبری کردن به چه ویژگی هایی نیاز داریم و تمرکزمان باید روی چه مسئله ای باشد
ارتباط موثر!
ارتباط موثر یکی از مهارتهای ارتباطی است که به شما کمک میکند تا پیامهای خود را به طور شفاف، دقیق و کارآمد به دیگران منتقل کنید و همچنین پیامهای دیگران را به طور صحیح درک و تفسیر کنید. ارتباط موثر میتواند به شما کمک کند تا رابطه های خود را با دوستان، خانواده، همکاران و مشتریان بهبود بخشید و اعتماد، همکاری، احترام و رضایت را در آنها افزایش دهید. ارتباط موثر نیز میتواند به شما کمک کند تا مشکلات و تعارضات را حل و فصل کنید و بازخورد مناسب را دریافت و ارائه کنید. برای برقراری ارتباط موثر، باید چند نکته را در نظر داشته باشید. برخی از این نکات عبارتند از:
حقیقی و واقعی بودن
شما باید صادقانه و با صداقت با دیگران صحبت کنید و نظرات خود را بدون تزلزل یا تغییر ابراز کنید. شما باید همچنین پذیرش داشته باشید که دیگران ممکن است نظرات متفاوت یا مخالف با شما داشته باشند و آنها را به عنوان افراد منحصر به فرد قبول کنید.
منجسم بودن پیام
شما باید پیام خود را به طور شفاف، ساده و قابل فهم بگویید و از استفاده از لغات گنگ، پیچیده یا دوپهلو خودداری کنید. شما باید همچنین پیام خود را با مثالهای عینی، جزئیات ملموس و داده های قابل اعتماد توضیح دهید.
تعهد داشتن
شما باید به آنچه می گویید عمل کنید و پاسخگو باشید. شما باید همچنین به آنچه دیگران میگویند گوش دهید و آنها را جدی بگیرید. شما باید نشان دهید که به رابطه خود با آنها احترام قائل هستید و آنها را قَدر شناس هستید.
همخوان و همآهنگ بودن
شما باید پیام خود را با زبان بدن،لحن صدا،چشم انداز،حالات و افکار حقیقی خود سازگار کنید. شما باید همچنین پیام خود را با شرایط، فضای مجازی و محیط ارتباطی هماهنگ کنید. شما باید نشان دهید که با دیگران همدل و همفکر هستید و آنهارا درک می کنید.
ارتباط مؤثر یعنی استفاده از شیوه های رفتاری اثر گذار که کوچک ترین حرف های شما بدون نیاز به تاکید یا تکرار روی مخاطب اثر میگذارد.
به شش سبک رهبری می‌پردازیم، هر یک تأثیر متفاوتی بر جو کار یک شرکت ، بخش یا تیم و به نوبه خود بر عملکرد مالی آن دارد.
رهبري رفتاري است كه از طريق ارتباط برقرار مي شود و يكي از مواردي كه تا حد زيادي با رهبري موثر مرتبط است، مهارت های ارتباطی است. برای مدیران، رهبران تیم و مدیران مهم است که به طور موثر زیر دستان خود را هدایت کنند، خصوصاً از آنجا که تک تک وظایف مربوط به تأثیر بزرگ یا کوچک بر وضعیت مالی شرکت است. بگذارید این شش سبک رهبری را بررسی کنیم و ببینیم ارتباط چگونه بر اثربخشی هر یک تأثیر می گذارد.
شش روش رهبری اثربخش به کمک ارتباط موثر!
چشم انداز
یک رهبر بصیر باید بتواند اهداف سازمان یا تیم را به کارمندان منتقل کند. رهبر برای ایجاد ارتباط با مخاطبان به مهارت های سخنرانی عمومی نیاز دارد. پیام ها همچنین باید بسیار واضح و روشن باشد تا از سوء تفاهم تعبیرها جلوگیری شود. اگرچه به نظر می رسد یک موقعیت ارتباطی یک طرفه باشد ، اما این سبک مستلزم آن است که رهبر مخاطب را درگیر خود کند ، به او گوش دهد و به او آزادی آزمایش و نوآوری دهد.
مربیگری
این سبک یک به یک روی رشد افراد متمرکز است ، به این معنی که ارتباطات باید همیشه دو طرفه باشد. اگرچه این سبک از رهبر می خواهد که برای زیر دستان خود دلگرم کننده باشد ، اما رهبر همچنان باید بتواند فاصله قدرت را حفظ کند.
شما برای آموختن مهارت های ارتباط موثر می توانید از محصولات آموزشی در خصوص مهارت های ارتباط دکتر اخوان در اپلیکیشن آکادمی دکتر اخوان بهره مند شوید.
وابسته
این سبک بر اهمیت کار گروهی تأکید می کند و با اتصال افراد به یکدیگر هماهنگی را در یک گروه ایجاد می کند. این سبک معمولاً در ساختارهای سازمانی مسطح که همه به صورت تیمی کار می کنند ، استفاده می شود. در این سبک ، تعیین دقیق محدودیت ها و محدودیت ها برای اینکه کارمندان درک کنند مهم است که هنوز برخی قوانین وجود دارد ، مهم است.
دموکراتیک
این سبک زمانی بهترین عملکرد را دارد که هدایت سازمان باید مشخص نباشد و رهبر باید از خرد جمعی گروه بهره ببرد. بحث و گفتگوها باید مشارکت را تشویق کند ، زیرا همه اینها خواستار ایده ها و راه حل های تیم است. با این حال ، از آنجا که این فرایند نیاز به نظرات زیادی دارد ، رهبر باید در تعاملات خود دارای ذهن باز ، صادق و عینی باشد
تنظیم سرعت
در این سبک ، رهبر استانداردهای بالایی را برای عملکرد تعیین می کند. این سبک همیشه تشویق نمی شود ، اما بعضی از موقعیت ها در محیط کار هنوز هم به این نوع رهبری نیاز دارند. در این موارد ، فاصله قدرت باید حفظ شود. بازخورد نیز باید تشویق کننده باشد اما همچنان صادقانه باشد تا روحیه تیم پایین نیاید.
فرماندهی
این مدل کلاسیک از سبک رهبری “نظامی” است ، احتمالاً بیشترین استفاده ، اما اغلب کمترین کارآیی. مانند سبک تنظیم مرحله ای ، این تنها در شرایط خاص مانند بحران یا سایر موارد فوری که باید حل شود مورد نیاز است. وقتی یک رهبر از این سبک استفاده می کند ، ارتباطات باید تأثیرگذار باشد تا موثر واقع شود. پیام ها باید کوتاه اما واضح باشد.
کلام آخر
در واقع هیچ سبکی درست یا غلط در رهبری وجود ندارد. یک رهبر موثر ، رهبری است که می تواند سبک خود را با هر شرایطی که لازم باشد تطبیق دهد. علاوه بر این ، آنچه در همه این سبک ها مشترک است ، نیاز به شایستگی ارتباطی است.
همانطور که در مطالعه پل مادلاک برای دانشگاه ویرجینیای غربی بیان شد ، بین سبک رهبری سرپرست و رضایت از ارتباط کارکنان رابطه قوی و مثبت وجود دارد. از آنجا که موفقیت در رهبری با تأثیر آن بر کارمندان تعیین می شود ، افراد دارای منصب قدرت با استفاده از آموزش و تمرین مهارت هاي ارتباطی خود را تقویت می کنند.
یک رهبر نمی تواند سبک های ارتباطی را انطباق دهد و بین آنها جابجا شود در صورتی که قبل از هر چیز ارتباط برقرار کننده خوبی نیستند. بسیاری از سازمان ها هنگام انتخاب از بین نامزدهای تصدی پست مدیریتی ، متخصصان صنعت را به ارتباطات خوب ترجیح می دهند. سودمندترین گزینه برای شرکت انتخاب شخصی است که هر دو باشد. در غیر اینصورت ، متخصص صنعت را انتخاب کنید اما در اینجا متوقف نشوید.
روش هایی وجود دارد که می توان متخصصان را به رهبران متخصص تبدیل کرد ، مانند آموزش ارتباطی که هم اکنون در دسترس است و می تواند بصورت سفارشی شامل مطالبی درباره ایده های تحول آفرین درباره مدیریت باشد و شامل موقعیت های زندگی واقعی باشد که منحصر به صنعت و فرهنگ سازمان است. آموزش ارتباطی می تواند تفاوت بین یک رهبر آگاه و یک رهبر موثر باشد.
منابع
کتاب چطور با هرجور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
(اثر لیل لوندز)
-سایت ذهن عالی
