زخم عاطفی چطور شفا پیدا میکند؟
زخم عاطفی ، زخم بر عواطف ماست که در جریان روابط ما ایجاد میشود. بسیاری از زخمهای عاطفی در سالهای اول کودکیمان در خانوادهای که به دنیا آمدهایم و در سالهایی که بزرگ میشویم ایجاد شدند.
برخی از زخمهای عاطفی نیز بعدها در روابط دوستانهمان، در زندگی مشترک با همسرمان، در جریان روابط با فرزندانمان، یا در محیط کارمان ایجاد میشوند. همه ما تعدادی از این زخمها را داریم.
ما انسانها زخمپذیریم. ما به عنوان موجودات اجتماعی، در خانه و خانواده و در محیط زندگی و جامعهمان با انسانهای دیگر رابطه برقرار میکنیم. هر جا که دو یا چند نفر نزدیک هم قرار میگیرند امکان زخم زدن و زخم خوردن هم هست. این تا حدودی اجتنابناپذیر است. شاید ما نتوانیم از زخم خوردن اجتناب کنیم اما قطعا میتوانیم راه روبهرو شدن با زخم و راه شفا یافتن و از نو پیش رفتن در زندگیمان را یاد بگیریم.
ما نمیتوانیم زخم خورده و همزمان شاد و سرحال باشیم. زخم عاطفی چه امروز ایجاد شده باشد چه سی یا چهل سال پیش، این خاصیت را دارد که انرژی و نیروی حیاتی ما را میمکد و امکان شاد زیستن را از ما سلب میکند. زخم عاطفی به لحاظی از زخم جسمی بدتر است زیرا در بسیاری از موارد – به خصوص اگر در بچگی زخم خورده باشیم – منشا زخم آشکار نیست و نه تنها دیگران بلکه حتی خود ما هم ممکن است ندانیم چرا افسردهایم، عبوس و دلمردهایم، با خشمی خاموش میسوزیم، و روزهایمان را بیشور و انرژی و شبهایمان را دلتنگ و بیقرار سپری میکنیم. زخم عاطفی این خاصیت را هم دارد که هر بار شخص یا واقعهای که باعث زخمی شدنمان شده مطرح میشود، و وقتی او را میبینیم یا صحبتش را میشنویم، انگار زخم از نو تازه میشود و گاه به همان شدت اولیه دردمان میگیرد. زخم شفانیافته باعث میشود هر از گاه به آن شخص یا موضوع مربوط به زخم به صورت غیرارادی چنان واکنش شدیدی نشان دهیم که بعدا از آن پشیمان شویم و تاسف بخوریم، ولی انگار “دست خودمان نیست”. چیزی در خاطره ذهن ما و خاطره سلولی ما هست که با یادآوری موضوع زخم از نو “دردش” میگیرد و به نظام عصبی ما دستور میدهد تا واکنش نشان دهد. همه اینها چرخه دردناکی میسازد که ما را به اسارت میکشاند و در دور باطل گرفتار میکند و تا زمانی که از زخم عاطفی شفا نیافتهایم، روابطمان را تیره و کدر میسازد، بر سلامت جسمی و روحیمان اثر میگذارد، راه موفقیت شغلیمان را سد میکند، و باعث میشود خسته و نیمهجان به زندگی ادامه دهیم، این نیز ما را در معرض زخمهای بیشتر قرار میدهد.
اما ما میتوانیم این دور باطل را بشکنیم. میتوانیم از زخمهای عاطفیمان شفا بیابیم. همانطور که برای زخمهای جسمی ما داروهایی هست، برای زخمهای عاطفیمان هم درمانهایی هست. فقط باید بخواهیم که شفا پیدا کنیم.
.
1. حرف بزنید
حرف زدن یکی از شفابخشترین کارهایی است که میتوانید بکنید. با دوست معتمد یا کسی که بلد است خوب گوش کند و قضاوت نکند حرف بزنید.
2. به سراغ مشاور بروید
درمانگر یا مشاور مورد اعتمادی پیدا کنید و با او صحبت کنید. بیان افکار و احساسات خود به جای حرف نزدن و چیزی نگفتن اغلب اوقات کمک بزرگی به کاهش خشم و افسردگی ناشی از زخم است.
3. فاصله بگیرید
از شخصی یا موضوعی که باعث زخم شده – دستکم تا مدتی – فاصله بگیرید. حد و حدودی برای رابطهتان تعیین کنید و از قلمروتان محافظت کنید.
4. نماز، دعا و نیایش روزانه شفابخش است
تنهایی تعمدی و سکوت و تعمق منظم، جسم و روح را تازه میکند.
5. ورزش کنید
ورزش و فعالیت و تحرک بدنی سموم جسم و ذهن را پاک میکند. ورزش کردن باعث از بین رفتن استرس انباشته شده در بدن میشود، و هورمونهایی را در بدن آزاد میکند که سطح انرژی را بالا میبرند، روحیهتان را بهتر میکنند و نظام ایمنی بدنتان را تقویت میکنند.
6. به طبیعت بروید و پیادهروی کنید
طبیعت بزرگترین منبع شفاست. به قدرت شفابخش طبیعت متوسل شوید. اوقاتی را بهطور منظم در طبیعت پیادهروی کنید.
7. در لحظه حال زندگی کنید
با تمام حواس پنجگانهتان زندگی کنید. بدانید که زندگی در همه حال جریان دارد و هر لحظهای که میگذرد هرگز برنمیگردد. عطر چمن تازه بارانخورده را از دست ندهید. شمشادهای تازه هرس شده کنار جوی آب را ببینید. و گربهای را که با متانت کنار قصابی نشسته. روح ما به همه تصاویر و صداهای زنده برای ترمیم خود نیاز دارد.
8. مراقب زیادهرویها باشید
اشخاص زخمی در معرض این خطر قرار دارند که به افراط و زیادهروی رو بیاورند. در هیچ زمینهای زیادهروی نکنید. مراقب دام اعتیاد باشید. اعتیاد به مواد، به کار، به خواب، به غذا، به هر چیزی. سعی در فراموشی زخم از راه عادتهای منفی راه چاره نیست. هشیار باشید و جانب اعتدال و میانهروی را در همه چیز نگه دارید.
9. از انواع نظامهای مکمل درمان بهره بگیرید
آبدرمانی، آوازدرمانی، موسیقیدرمانی، هنردرمانی، رایحهدرمانی، کار با دست، بافتنی و گلدوزی، مجسمهسازی، هر کار خلاقانهای با دست، نقاشی، نوشتن، گلکاری، باغبانی.
دیدگاهتان را بنویسید