ارتباط موثر چگونه بر رهبری تأثیر می گذارد

شرایط مختلف خواستار رویکردهای مختلف در رهبری است. در مقاله «ارتباط موثر چگونه بر رهبری تأثیر می گذارد» به شش سبک رهبری می‌پردازیم، هر یک تأثیر متفاوتی بر جو کار یک شرکت ، بخش یا تیم و به نوبه خود بر عملکرد مالی آن دارد.

رهبری رفتاری است که از طریق ارتباط برقرار می شود و یکی از مواردی که تا حد زیادی با رهبری موثر مرتبط است، مهارت های ارتباطی است. برای مدیران، رهبران تیم و مدیران مهم است که به طور موثر زیردستان خود را هدایت کنند، خصوصاً از آنجا که تک تک وظایف مربوط به تأثیر بزرگ یا کوچک بر وضعیت مالی شرکت است. بگذارید این شش سبک رهبری را بررسی کنیم و ببینیم ارتباط چگونه بر اثربخشی هر یک تأثیر می گذارد.

.

شش روش رهبری اثربخش به کمک ارتباط موثر:

• چشم انداز: یک رهبر بصیر باید بتواند اهداف سازمان یا تیم را به کارمندان منتقل کند. رهبر برای ایجاد ارتباط با مخاطبان به مهارت های سخنرانی عمومی نیاز دارد. پیام ها همچنین باید بسیار واضح و روشن باشد تا از سوء تفاهم تعبیرها جلوگیری شود. اگرچه به نظر می رسد یک موقعیت ارتباطی یک طرفه باشد ، اما این سبک مستلزم آن است که رهبر مخاطب را درگیر خود کند ، به او گوش دهد و به او آزادی آزمایش و نوآوری دهد.

• مربیگری: این سبک یک به یک روی رشد افراد متمرکز است ، به این معنی که ارتباطات باید همیشه دو طرفه باشد. اگرچه این سبک از رهبر می خواهد که برای زیردستان خود دلگرم کننده باشد ، اما رهبر همچنان باید بتواند فاصله قدرت را حفظ کند. شما می‌توانید محصول ارتباط موثر با مربیگری دکتر مهدی اخوان می‌تواند ارتباطات شما را بهبود ببخشد و آنها را موثر کند.

• وابسته: این سبک بر اهمیت کار گروهی تأکید می کند و با اتصال افراد به یکدیگر هماهنگی را در یک گروه ایجاد می کند. این سبک معمولاً در ساختارهای سازمانی مسطح که همه به صورت تیمی کار می کنند ، استفاده می شود. در این سبک ، تعیین دقیق محدودیت ها و محدودیت ها برای اینکه کارمندان درک کنند مهم است که هنوز برخی قوانین وجود دارد ، مهم است.

• دموکراتیک: این سبک زمانی بهترین عملکرد را دارد که هدایت سازمان باید مشخص نباشد و رهبر باید از خرد جمعی گروه بهره ببرد. بحث و گفتگوها باید مشارکت را تشویق کند ، زیرا همه اینها خواستار ایده ها و راه حل های تیم است. با این حال ، از آنجا که این فرایند نیاز به نظرات زیادی دارد ، رهبر باید در تعاملات خود دارای ذهن باز ، صادق و عینی باشد.

• تنظیم سرعت: در این سبک ، رهبر استانداردهای بالایی را برای عملکرد تعیین می کند. این سبک همیشه تشویق نمی شود ، اما بعضی از موقعیت ها در محیط کار هنوز هم به این نوع رهبری نیاز دارند. در این موارد ، فاصله قدرت باید حفظ شود. بازخورد نیز باید تشویق کننده باشد اما همچنان صادقانه باشد تا روحیه تیم پایین نیاید.

• فرماندهی: این مدل کلاسیک از سبک رهبری “نظامی” است – احتمالاً بیشترین استفاده ، اما اغلب کمترین کارآیی. مانند سبک تنظیم مرحله ای ، این تنها در شرایط خاص مانند بحران یا سایر موارد فوری که باید حل شود مورد نیاز است. وقتی یک رهبر از این سبک استفاده می کند ، ارتباطات باید تأثیرگذار باشد تا موثر واقع شود. پیام ها باید کوتاه اما واضح باشد.

.

در واقع هیچ سبکی درست یا غلط در رهبری وجود ندارد. یک رهبر موثر ، رهبری است که می تواند سبک خود را با هر شرایطی که لازم باشد تطبیق دهد. علاوه بر این ، آنچه در همه این سبک ها مشترک است ، نیاز به شایستگی ارتباطی است.

همانطور که در مطالعه پل مادلاک برای دانشگاه ویرجینیای غربی بیان شد ، بین سبک رهبری سرپرست و رضایت از ارتباط کارکنان رابطه قوی و مثبت وجود دارد. از آنجا که موفقیت در رهبری با تأثیر آن بر کارمندان تعیین می شود ، افراد دارای منصب قدرت با استفاده از آموزش و تمرین مهارت های ارتباطی خود را تقویت می کنند.

یک رهبر نمی تواند سبک های ارتباطی را انطباق دهد و بین آنها جابجا شود در صورتی که قبل از هر چیز ارتباط برقرار کننده خوبی نیستند. بسیاری از سازمان ها هنگام انتخاب از بین نامزدهای تصدی پست مدیریتی ، متخصصان صنعت را به ارتباطات خوب ترجیح می دهند. سودمندترین گزینه برای شرکت انتخاب شخصی است که هر دو باشد. در غیر اینصورت ، متخصص صنعت را انتخاب کنید اما در اینجا متوقف نشوید.

روش هایی وجود دارد که می توان متخصصان را به رهبران متخصص تبدیل کرد ، مانند آموزش ارتباطی که هم اکنون در دسترس است و می تواند بصورت سفارشی شامل مطالبی درباره ایده های تحول آفرین درباره مدیریت باشد و شامل موقعیت های زندگی واقعی باشد که منحصر به صنعت و فرهنگ سازمان است. آموزش ارتباطی می تواند تفاوت بین یک رهبر آگاه و یک رهبر موثر باشد.