جنگ عظیمی بین دو کشور در گرفته بود. سالها از شروع جنگ می گذشت و جنگ کماکان سربازان خسته شده بودند فرمانده یکی از دو کشور با طرحی اساسی قصد ادامه داشت حمله بزرگی را به دشمن داشت و آن طرح با چنان دقت و درایتی ریخته شده بود که فرمانده به نیروهایش اطمینان کامل داشت.
ولی سربازان خسته و دودل بودند. فرمانده سربازان خود را جمع کرد و در مورد نقشه و حمله خود توضیحاتی به آن ها داد سپس سکه‌ای از جیب خود بیرون دراورد و گفت : سکه را بالا می اندازم اگر شیر آمد پیروز می شویم و اگر خط آمد شکست می خوریم.
سپس سکه را بالا پرتاب کرد سربازها با دقت چرخش سکه را در هوا دنبال کردند تا به زمین رسید شیر آمده بود. فریاد شادی سربازان به هوا برخاست. فردای آن روز با نیرویی فوق العاده به دشمن حمله کردند و پیروز شدند.
پس از پایان نبرد معاون فرمانده نزد او آمد و گفت: قربان آیا شما واقعا می خواستید سرنوشت کشورمان را به چرخش یک سکه واگذار کنید؟ فرمانده لبخندی زد و گفت: بله و سکه را به او نشان داد هر دو طرف سکه شیر بود.
نکته: شهامت به معنای رفتن به سوی ناشناخته با وجود ترسهاست. شهامت به معنای بی ترسی نیست اگر شما شهامتتان را ادامه دهید بی ترسی اتفاق می افتد.
رایحه‌ای است که در شهامت مطلق به مشام می رسد. اما در آغاز کار تفاوت چندانی بین شخص ترسو و با شهامت دیده نمی شود. تنها فرق در این است که شخص ترسو به ترس‌هایش می آویزد و از آنها پیروی می کند و فرد با شهامت ترس‌هایش را رها می کند و به پیش می رود. شخص با شهامت با وجود تمامی ترسها به سوی ناشناخته گام برمی دارد. او ترس‌هایش را می شناسد و می داند آنها حضور دارند.
زمانی که به سوی دریایی بی انتها و بی حد و حصر می روید ترس وجود دارد آن هم ترسی عظیم چون کسی نمی داند چه چیزی در انتظارش است. به خاطر اینکه ساحل امن را ترک کرده است. همه چیز روبه را است تنها یک چیز کم است و آن هم ماجراجویی نام دارد. رفتن به سوی ناشناخته هیجان آور است. قلبتان بار دیگر به تپش می افتد دوباره زنده می شود و وجودتان حیات می یابد چون شما رویارویی با ناشناخته را پذیرفته اید پذیرش رویارویی با وجود تمامی ترسها شهامت نامیده می شود ترسها حضور دارند ولی با تداوم این پذیرش رویارویی و زورآزمایی مکرر کم کم محو می شود.
لذتی که به دنبال ناشناخته آغاز می شود شما را به قدر کافی تقویت کرده و تمامیتتان را مستحکم و هشیاریتان را تیز می کند. برای اولین بار احساس می کنید که زندگی امری خسته کننده نیست پس همیشه در تکاپوی این ماجراجویی هستید.
شهامت به معنی فقدان ترس نیست شهامت عمل کردن علیرغم ترس است. کسانی که در زندگی هیچ کاری انجام انجام نمی دهند به اندازه ی کسانی که دست به مخاطرات بزرگ می زنند می ترسند تنها فرقش این است که گروه اول از چیزهای کوچک و پیش پا افتاده می ترسند.
.
- حال که قرار بر ترسیدن است چرا از چیزهای بزرگ نترسیم؟
- آیا فقط از آنهایی درس گرفته اید که تحسینتان کرده اند و دلسوزتان بوده اند؟
- آیا درس نگرفته اید از آنانی که طردتان کرده اند و رودررویتان ایستاده اند؟
.
اغوا کننده این است که انسان خود را در محاصره دوستان و همکارانی ببیند که حرف‌های دلخواه او را می زنند و تاییدش می کنند.
با این ترتیب وقتی اوضاع بهم می ریزد دست کم کسانی هستند که به او بگویند تقصیر تو نییست اما چه خوب است کسانی هم باشند که ما را به مبارزه بطلبند.
