مهارت فردی

راهکارهای پرورش خلاقیت

یکی از ضروری‌ترین پیش‌نیازها برای خلاقیت این است که به‌طور مداوم درستی پیش‌فرض‌ها و ذهنیت‌های قبلی‌مان را در مورد مسائل مختلف زیر سوال ببریم و پرسش‌های متفاوت و خلاقانه‌ای را بر مبنای نیازهای زندگی خود و جامعه در ذهن داشته باشیم.

در ذهنتان خود را به‌جای افراد مختلفی بگذارید و به این فکر کنید که اگر در موقعیت کنونی در جایگاه هر یک از آن‌ها قرار می‌گرفتید، چگونه عمل می‌کردید؟

مثلا اگر به‌جای نویسنده‌ محبوبتان بودید، پایان‌بندی داستان آخرش را چگونه می‌نوشتید؟ - اگر به‌جای رئیس‌جمهور بودید، با همین شرایط و منابع موجود، کشور را چگونه اداره می‌کردید؟ - اگر جای مربی فوتبال تیم موردعلاقه‌تان بودید، چه تغییراتی را در ترکیب تیم در آخرین بازی‌اش می‌دادید؟ - اگر به‌جای سردبیر مجله موردعلاقه‌تان بودید، چه تحولاتی را در مجله ایجاد می‌کردید؟ .

این کار، هم یک سرگرمی ذهنی جذاب است و هم توانایی ذهنی و خلاقیت شما را به‌شدت افزایش می‌دهد.

برای خلاقیت باید ذهن ناخودآگاه خود را تقویت کنیم. ذهن ناخودآگاه انسان برخلاف ذهن هشیار که تحلیل‌گر و منطقی است، منبعی پایان‌ناپذیر از الهام و خلاقیت است و این ذهن می‌تواند برای پرورش خلاقیت و نوآوری به ما کمک بیشتری بکند؛ بنابراین درباره‌ ذهن ناخودآگاه و نحوه‌ استفاده از آن تحقیق و مطالعه کنید و آن را در راستای خلاقیت، نوآوری و تحقق اهدافتان به کار بگیرید.

عادت‌های کوچک خود را به‌عمد تغییر دهید؛ مثلا گاهی از یک مسیر متفاوت به خانه بروید. هر بار که می‌خواهید به رستوران بروید، رستوران دیگری را تجربه کنید که قبلا به آنجا نرفته‌اید. با نظرات اساتید و نویسندگان مختلفی در زمینه‌های موردعلاقه‌تان آشنا شوید که دیدگاه‌های متفاوتی را دارند و مقصدهای غیرتکراری را برای سفر‌کردن انتخاب کنید. این کارها به شما کمک می‌کنند که تجربه‌های مختلفی را در زندگی‌تان داشته باشید و در اوج خلاقیت و پویایی قرار بگیرید.

همیشه دفترچه‌ای را به همراه داشته باشید که در هرکجا ایده‌ خلاقی به ذهنتان رسید، آن را یادداشت کنید؛ در اتوبوس و تاکسی، هنگام پیاده‌روی، کار، تفریح یا در هر زمان و مکان دیگری. بعدا سر فرصت بنشینید و آن ایده‌ها را به‌خوبی پرورش دهید و امکان تحقق این ایده‌ها را از لحاظ عملی بررسی کنید. می‌توانید به‌جای دفترچه، قسمتی از گوشی موبایلتان را نیز به این کار اختصاص دهید؛ اما به‌هرحال کار حفاظت از ایده‌های خلاق فی‌البداهه‌ای که به ذهنتان می‌رسد، به حافظه‌تان نسپارید؛ چراکه ذهن انسان خیلی از اوقات فراموش‌کار می‌شود و شاید برای همین است که می‌گویند کمرنگ‌ترین جوهرها بر قوی‌ترین حافظه‌ها برتری دارند!

به هر شیوه‌ای که می‌توانید، تخیل و تصویرسازی ذهنی خود را تقویت کنید. مثلا سعی کنید که آینده را پیش‌بینی کرده و به این فکر کنید که اگر زمان بیست سال به جلو رفته باشد، در زمینه‌های مختلف (مثل ورزش، تجارت، سرگرمی و تفریح، سیاست، اقتصاد و…) احتمالا چه تغییراتی رخ خواهد داد و این تغییرات چه تاثیرات مثبت و منفی‌ای بر زندگی انسان‌ها خواهد گذاشت. وقتی فیلمی را می‌بینید یا داستانی را می‌خوانید، تنها به اظهارنظر درباره‌ خوب یا بد بودن آن اکتفا نکنید؛ بلکه سعی کنید خود را به‌جای نویسنده‌ آن قرار دهید و پایان‌بندی متفاوتی را با استفاده از خلاقیت خودتان برای آن بنویسید. خلاصه به هر شیوه‌ای که می‌توانید عنصر تخیل را در وجودتان تقویت کنید؛ چراکه تخیل ما در همه‌ خلاقیت‌هاست.

یکی از بهترین راه‌ها برای خلاقیت الگو‌گرفتن از دیگران است. ممکن است شما با خواندن این جمله تعجب کرده باشید و بپرسید که این دیگر چه جور خلاقیتی است که با الگو‌گرفتن از دیگران به‌دست می‌آید؛ اما توجه داشته باشید که الگو‌گرفتن به‌معنای کپی‌کردن ایده‌های دیگران نیست و بسیاری از ایده‌های خلاقانه در دنیا بر روی ایده‌های قبل از خود سوار شده‌اند و آن را تکمیل کرده و بهبود بخشیده‌اند. برای مثال گوشی موبایل زمانی تنها یک تلفن سیار بود که اقشار ثروتمند جامعه از آن استفاده می‌کردند، اما امروزه با خلاقیت‌های مختلفی که به‌مرورزمان و طی چند مرحله بر روی آن صورت گرفته است، ده‌ها کارکرد مختلف پیدا کرده که احتمالا در تصور خالق اولیه گوشی‌های همراه هم نمی‌گنجید؛ به‌گونه‌ای که شاید امروز مکالمه‌کردن جزو کم‌اهمیت‌ترین ویژگی‌های یک گوشی همراه باشد.

خلاقیت خود را تا‌حد‌امکان بر روی مسائل ضروری و مهم متمرکز کنیم؛ چراکه بدترین نوع استفاده از زمان و انرژی انجام‌دادن خوب کارهایی است که انجام آن‌ها اصلا ضرورتی ندارد.

به‌خاطر داشته باشیم که هر پدیده‌ای، هر قدر هم که غیرعملی و ناممکن به نظر برسد، ممکن است روزی تحقق پیدا کند؛ همان‌ها که اغلب انسان‌ها در قرون گذشته بسیاری از اختراعات و واقعیاتی را که امروز در جهان وجود دارد، غیرعملی و غیرممکن می‌دانستند. برای خلاقیت‌داشتن نگاهی مثبت و روبه‌جلو و درعین‌حال واقع‌بینانه و سازنده بسیار ضروری است و کلماتی مانند «نمی‌توانم»، «فکر نمی‌کنم عملی باشد» و «نمی‌شود» حکم سنگ‌قبر خلاقیت را دارند.

برخورداری از تفکر سازگارانه یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های افراد خلاق است.

تفکر خلاقانه به‌معنای انعطاف‌پذیری زیاد و نگاه بدون تعصب به پدیده‌های مختلف است و اکثریت قاطع انسان‌های خلاق در سراسر دنیا از این نوع نگاه برخوردارند.

افراد خلاق همچنین متخصص دقیق‌نگاه‌کردن هستند و توانایی بالایی در مشاهده‌ نکات ظریف و استفاده از چیزهایی دارند که دیگران معمولا آن‌ها را نادیده می‌گیرند.

.

کاربردی‌ترین تکنیک‌های پرورش خلاقیت

با مطالعه و تحقیق در منابع معتبر و متعدد خارجی و داخلی، ده‌ها راهکار برای پرورش خلاقیت می‌یابیم که از میان آن‌ها پنج تکنیک زیر به دلایلی اعتبار بیشتری پیداکرده و کارایی بالاتری دارند؛ این پنج تکنیک عبارتند از:

  • تکنیک اسکمپر (Scamper): این تکنیک توسط دکتر «اسبورن» ارائه ‌شده و کلمه‌ «اسکمپر» از حروف اول هفت کلمه تشکیل شده است که هر یک از آن‌ها نشان‌دهنده یک جهت و گرایش فکری است. این کلمات شامل: جانشین‌کردن (به این معنا که از خود بپرسیم چه چیز را می‌توان به‌جای چیز دیگر به کار برد؟)، ترکیب‌کردن (چه چیز را می‌توان با چیز دیگری ترکیب کرد که نتیجه‌ مطلوبی دربر داشته باشد)، سازگاری (آیا می‌توان چیزی را با نیازها و شرایط زندگی مردم سازگارتر و آن را بهینه‌تر کرد؟)، اصلاح‌کردن (آیا می‌توان تغییری در شکل، اندازه، کارکرد یا هر چیز دیگر یک محصول یا ایده ایجاد کرد؟)، کاربردهای دیگر (چه استفاده‌های مفید دیگری از یک وسیله می‌تواند صورت بگیرد؟)، حذف‌کردن (چه چیزی را می‌توان از یک وسیله حذف کرد، بدون اینکه آسیبی به آن وارد شود؟) و معکوس‌کردن (اگر چیزی را معکوس آنچه الان هست، کنیم یا ترتیب آن را تغییر دهیم، چه اتفاقی می‌افتد؟)

  • روش تریز: تکنیک تریز که «مهندسی خلاقیت و نوآوری» نیز نامیده می‌شود، به معنای نوآوری منسجم و سازمان‌یافته و شامل چهار مرحله است: 1- شناخت و تحلیل مسئله 2- فرمول‌بندی دقیق یک مسئله 3- جست‌وجوی مسائل قبلا حل‌شده و 4- استفاده از الگوها و راه‌حل‌های کشف‌شده‌ قبلی و تکمیل و اصلاح این راه‌حل‌ها.

  • تفکر مبتنی بر صفر: این روش به شما کمک می‌کند که از موقعیتی متفاوت به مسائلتان و راه‌حل‌های آن‌ها بیندیشید. در این شیوه تفکر، شما تمام آنچه را که امروز در کار یا زندگی‌تان وجود دارد، کنار می‌گذارید و از خود سوال می‌کنید که اگر چیزی را که امروز می‌دانم، در گذشته هم می‌دانستم، کدام‌ یک از کارهایی را که الان انجام می‌دهم، انجام نمی‌دادم؟ یا کدام محصولاتی را که الان عرضه می‌کنم، تولید نمی‌کردم؟بر این مبنا، شما همه‌ فعالیت‌هایتان را بر اساس شرایط کنونی بازتعریف می‌کنید و فعالیت‌های زائد و غیر‌سازنده را کنار می‌گذارید.

  • روش طوفان فکری: این روش شیوه‌ای برای خلاقیت بدون محدودیت است و طبق آن اعضای یک گروه پس از طرح مسئله از سوی دیگر، بدون در‌نظر‌گرفتن هیچ ‌یک از محدودیت‌های ممکن، تمام ایده‌هایی را که برای حل یا بهبود یک مسئله خاص به ذهنشان می‌رسد، روی کاغذ می‌نویسند و مطرح می‌کنند. مزیت این روش این است که در آن ایده‌های خلاقانه‌ بسیاری زیادی به وجود می‌آیند و البته در مراحل بعدی باید ایده‌ها را با توجه به واقعیات عملی و امکان یا عدم‌امکان اجرا و میزان سودآوری یا ثمربخش‌بودن هر یک از آن‌ها ارزیابی و غربال کرد و از میان ایده‌های بی‌شمار، فقط بهترین ایده‌های ممکن را برای اجرا انتخاب کرده و عملی کرد.

  • تکنیک دلفی: در تکنیک خلاقیت دلفی، جلسه‌ای برگزار می‌شود که در آن نخست از سوی مدیر طرح موضوع شده و هر کس ایده‌های خود را روی کاغذی می‌نویسد؛ سپس آن کاغذ را به افراد دیگر می‌دهد تا نظرات و ایده‌های تکمیلی خود را درباره‌ ایده‌ او روی آن بنویسد و خودش نیز کاغذ حاوی ایده‌های افراد دیگر را تحویل می‌گیرد تا با خلاقیت و نوع نگاه خودش آن ایده‌ها را تکمیل کند. در این روش نیز مانند روش طوفان فکری، انتقاد‌کردن از ایده‌های دیگران ممنوع است و تنها می‌توان آن ایده‌ها را بهسازی و تکمیل کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا