با چه کسانی اهداف خود را در میان نگذاریم !؟
اهدافت مال توست! میگویند اهدافتان را با دیگران در میان بگذارید؛ اما آیا میشود با هر کسی راجع به اهدافتان صحبت کنید؟
گفته میشود زمانی که هدف مشخصی داریم، اگر درباره آن با دیگران صحبت کنیم، ضریب اطمینان موفقیت ما بالا میرود.
به عبارت دیگر، این کار ما به منزله تعهدی به جهان هستی و کائنات است که ما را ملزم میکند تا به هدف موردنظرمان برسیم؛ اما آیا این رویکرد همواره بهترین راه است؟ در این مقاله درباره گروه اندکی از افراد صحبت میکنیم که شما باید درباره مطرحکردن هدفهایتان با آنها کمی محتاطانه عمل کنید:
.
افرادی که هدف خود را پیگیری نمیکنند:
هر فردی با یک سیستم اعتقادی تربیت شده و بر پایه همین سیستم اعتقادی تشخیص میدهد که چه چیزی ممکن و چه چیزی ناممکن است. بسیاری از افراد هستند که با توجه به ادراکشان از میزان امکانپذیربودن یا نبودن اهداف، از شما میخواهند که برای خودتان هدف کمتری وضع کنید و از دید آنها این کار منطقیتر به نظر میرسد؛ درنتیجه زمانی که با این افراد ارتباط برقرار میکنید و بهتدریج تحتتاثیر رفتارهای آنها قرار میگیرید، به جایی میرسید که به جای پیگیری برخی از امور و بهخرجدادن برخی از ابتکارات و ترویج رفتارهایی که وضعیت موجود در کل جامعه را تغییر میدهند، محکوم میشوید به همانگونهای که موردپسند جامعه است و شما را از رسیدن به اهدافتان باز میدارد، زندگی کنید. ممکن است کسی که خودش اهدافش را پیگیری نمیکند، بخواهد شما را نیز از پیگیری اهدافتان باز دارد؛ البته این یک میل خودخواهانه است، چون او میخواهد با نگهداشتن شما در سطوح پایینتر و ایجاد مانع در مسیر پیشرفتتان، خودش را با شما همسطح بداند. این کار فوقالعاده خطرناک است، چون باعث میشود که شما بهجای تلاش برای انجام کاری، از ابتدا آن را متوقف کنید و نهتنها با عقاید آنها مخالفت نمیکنید، بلکه هرگز بهدنبال رسیدن به اهدافتان نباشید. در این مورد بهطور ظریف و نامحسوس میتوان به افرادی اشاره کرد که در کلام، تلاشهایتان را تحسین و تایید میکنند، اما بهطور غیرمستقیم و از طریق بعضی از رفتارها، مخالفتشان را نشان میدهند.گفته میشود که ۹۳% از رفتارهای ما به صورت غیرمستقیم هستند.کسی که بهصورت کلامی ابراز میکند، شما را باور دارد و به کارتان اطمینان دارد، اما بهصورت غیرمستقیم تردید خودش را نسبت به این مسئله نشان میدهد، باعث میشود که شما خودتان را زیر سوال ببرید و به خودتان و کاری که انجام میدهید با شک و دودلی نگاه کنید. این مسئله باعث میشود که با تردید به اهدافتان نگاه کنید و روند پیشرفت شما، قبل از اینکه حتی کارتان را شروع کنید، با پسرفت مواجه شود؛ پس زمانیکه در حال هدفگذاری هستید، باید توجه داشته باشید که این کار تحتتاثیر افرادی که نسبتبه اطرافشان بدبین هستند و با ناباوری نسبت به فرصتهایشان زندگی میکنند، قرار نگیرد.
راهحل:
اهدافتان را با افرادی که در زمینه مشابه شما به موفقیت رسیدهاند و همواره در حال پیگیری موفقیتآمیز اهدافشان در زندگی هستند، در میان بگذارید. این افراد دارای یک نظام اعتقادی هستند که انسانهای شکاک و منفینگر فاقد آن هستند. زمانیکه کسی با نظریات شما درباره رسیدن به اهدافتان مخالفت میکند و شما را دچار شک و تردید نسبت به خودتان و هدفتان میکند، از این چالش برای مبارزه با باورهای محدودکننده خود و حرکت بهسوی استانداردهای بالای زندگیتان استفاده کنید.
.
افرادیکه بهجای تحسین عملکرد شما، صرفا هدفتان را تحسین میکنند:
چون ما موجوداتی اجتماعی هستیم، همواره میخواهیم موردتایید اطرافیانمان قرار بگیریم. دوستان و خویشاوندان خوشنیت ما تلاش میکنند با تعریف و تمجید و تایید اهدافی که داریم، اعتمادبهنفس ما را تقویت کنند. بههرحال، اگر بهجای عمل به تصمیم فقط به ماهیت آن اعتبار داده شود، این اعتبار بیاهمیت است.
روانشناسان ثابت کردهاند که اعتباردادن به ماهیت پروسه انجام کار به جای عمل به آن، بسیار برای تقویت اعتمادبهنفس و هدفگذاری سودمند است، اما عمل به هدف و پیگیری آن، کار سختی است. اگر ما با تایید دیگران فقط برای هدفگذاریمان احساس راحتی کنیم، ممکن است هرگز برای رسیدن به آن اقدامی نکنیم و بهجای پیشرفتکردن و رسیدن به سطوح بالای موفقیت، همواره در حریم امن خود در زندگیمان باقی بمانیم.
راهحل:
به یاد داشته باشید که هدفگذاری شما را از دیگران جدا نمیکند. لازم است در مورد احساس راحتیای که تاییدکردن در شما ایجاد میکند، دقت کنید. اگر اهدافتان را با عزیزانتان در میان میگذارید، به یاد داشته باشید که هنوز راه طولانیای برای دستیابی به هدفتان دارید و ارزش دستیابی به هدف بسیار بالاتر از ماهیت آن است.
.
افراد منتقد:
فرد منتقد الزاما فرد بد و سمیای نیست، اما فرد مناسبی هم نیست که بخواهید درباره اهدافتان با او صحبت کنید؛ مخصوصا وقتی هنوز در حال پرداختن به اقدامات اولیه برای رسیدن به اهداف خود هستید. در این زمان، اگر چه شما اهدافتان را کاملا باور دارید و اطمینان دارید که کائنات شما را در رسیدن به آنها یاری میدهد، اما باید این نکته را هم در نظر بگیرید که تصویر ذهنی شما درباره هدفتان هنوز کامل نشده و نیاز به حفاظت و توجه شما دارد. در این مرحله، شتاب یک سرنخ در پیشبرد کارتان است.
به هر حال اغلب منتقدان اصلا منظور بدی ندارند و نمیخواهند که شما برای رسیدن به اهدافتان در مسیر اشتباه قدم بردارید.
اما شما بهآسانی و در اغلب اوقات از آن پند و نصیحت و بهعبارتی نقد، تفسیر اشتباهی را برداشت میکنید.
وقتی از نظر انسانهای منتقد استفاده میکنید، ممکن است دیرتر به اهدافتان برسید و در مواردی هم ممکن است در همان مراحل اولیه کار را متوقف کنید.
راه حل:
افراد منتقد ذهنیتی دارند که میتواند برای بازبینی و تجدیدنظر در افکار و بررسی داشتههای ما مفید باشد و البته در مواردی هم مهارتها و اعتمادبهنفس ما را تضعیف کند. نگهداشتن این افراد در زندگیمان ضرورت دارد، اما بهتر است زمانی اهدافمان را با آنها در میان بگذاریم که تحمل پذیرش نظرات نقادانه آنها را داشته باشیم. ما میتوانیم به نظرات افراد منتقد گوش کنیم و در عین حال از آن نظرها در جهت بهبود کیفیت کارها و پیگیری اهدافمان استفاده کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.