شخصیت شناسی

شخصیت چیست و چه اهمیتی دارد؟

تقریباً هر روز شخصیت های افراد اطراف خود را توصیف و ارزیابی می‌کنیم. بعد برای خودمان شخصیت افراد را تجزیه و تحلیل می‌کنیم و پیش خودمان مثلا می‌گوییم: “او چنین شخصیت فوق العاده ای دارد” ، ممکن است درباره یک دوست بگویید: “او شخصیت خود را از پدرش دریافت می‌کند”.

در حالی که ما زمان زیادی را برای صحبت کردن در مورد شخصیت می‌گذرانیم ، بسیاری از افراد دقیقاً مطمئن نیستند که روانشناسی شخصیت دقیقاً چطور و به چه صورت است.

در واقع ما با مفهومی مواجه هستیم که هیچ تعریف کامل و جامعی در مورد آن نمی دانیم. چه آن را درک کنیم و چه نخواهیم، این تجزیه و تحلیل روزانه ما در مورد چگونگی و چرایی رفتار مردم مانند آنچه است که روانشناسان شخصیت انجام می‌دهند. در حالی که ارزیابی‌های غیررسمی ما از شخصیت تمایل بیشتری به افراد دارد ، روانشناسان شخصیت به جای آن از مفاهیمی از شخصیت استفاده می‌کنند که می‌تواند جنبه عمومی داشته و برای همه صدق کند.

تحقیقات شخصیت منجر به ایجاد تعدادی از تئوری‌ها شده است که به توضیح چگونگی و چرایی ویژگی‌های شخصیتی خاص کمک می‌ کند.

بیایید دقیق‌تر به این نکته بپردازیم که روانشناسان هنگام صحبت از شخصیت، چگونگی مطالعه شخصیت انسان و برخی از تئوری‌های مهم شخصیت را مدنظر قرار می‌دهند، و شخصیت دقیقاً به چه معناست.

.

تعاریف شخصیت

در حالی که تئوری‌های زیادی در مورد شخصیت وجود دارد، اولین قدم درک دقیق منظور از اصطلاح شخصیت است.

کلمه شخصیت به خودی خود از کلمه لاتین “Person” ناشی می‌شود، که به یک ماسک تئاتری که توسط مجریان پوشیده می‌شد اشاره شده است تا بتواند نقش‌های مختلفی را طراحی کند یا هویت آنها را مبدل کند.

یک تعریف کوتاه این است که شخصیت از الگوهای مشخصه افکار، احساسات و رفتارهایی تشکیل می‌شود که فرد را منحصر به فرد می‌کند. علاوه بر این ، شخصیت از درون فرد پدید می‌آید و در طول زندگی نسبتاً هماهنگ است.

شخصیت را چگونه تعریف می‌کنید؟ موارد زیر فقط چند تعریف است که توسط روانشناسان مختلف ارائه شده است:

.

“آنچه پیش بینی می‌شود كه شخص در یك شرایط معین انجام دهد .” -Raymond B. Cattell ، 1950
“سازمان پویا در فرد از سیستم‌های روانی که رفتار و تفکر مشخصه او را تعیین می‌کنند.” – گوردون دبلیو آلپورت ، 1961
“الگوهای متمایز رفتار (شامل افکار و همچنین” تأثیرات “، یعنی احساسات و اعمال) که هر فرد را به طور ماندگار توصیف می‌کند.” – والتر میشل ، 1999
“شخصیت به الگوهای خاص تفکر، احساسات و رفتار افراد اشاره دارد، همراه با سازوکارهای روانشناختی – پنهان یا غیرپنهان – در پشت آن الگوها.” – فندر ، 2001
“اگرچه هیچ تعریف واحدی برای کلیه نظریه پردازان شخصیت قابل قبول نیست، اما می توان گفت که شخصیت الگویی از صفات نسبتاً دائمی و خصوصیات منحصر به فرد است که همخوانی و هم فردیت را به رفتار فرد می‌دهد.” –Feist and Feist ، 2009

.

در حالی که تعاریف مختلفی از شخصیت وجود دارد ، بیشتر تمرکز آنها بر الگوی رفتارها و ویژگی‌هایی است که می‌تواند به پیش‌بینی و توضیح رفتار فرد کمک کند.

توضیحات مربوط به شخصیت می‌تواند بر انواع مختلفی تأثیر بگذارد، از توضیحات ژنتیکی برای ویژگی‌های شخصیتی گرفته تا نقش محیط و تجربه در شکل گیری شخصیت یک فرد.

عوامل محیطی که می توانند در رشد و بیان شخصیت نقش داشته باشند شامل مواردی مانند فرزندپروری و فرهنگ سازی نیز می‌شود. نحوه رشد فرزندان می‌تواند به شخصیت‌های فردی و سبک‌های فرزندپروری مراقبین و همچنین هنجارها و انتظارات فرهنگ‌های مختلف بستگی داشته باشد.

.

اجزاء

بنابراین این سوال پیش می‌آید که دقیقا چه چیزی شخصیتی را ایجاد می‌کند؟ همانطور که در تعاریف بالا توضیح داده شد، انتظار دارید صفات و الگوهای تفکر و احساسات نقش مهمی را ایفا کنند.

برخی دیگر از ویژگی‌های اساسی شخصیت عبارتند از:

نظم: به طور کلی نظمی قابل تشخیص در برابر رفتارها وجود دارد. اساساً ، افراد در موقعیت‌های گوناگون به همان روش یا روش‌های مشابه عمل می‌کنند.

روانشناختی و فیزیولوژیکی: شخصیت ساختاری روانشناختی است، اما تحقیقات نشان می‌دهد که تحت تأثیر فرایندها و نیازهای بیولوژیکی نیز قرار دارد.

رفتار: شخصیت فقط در نحوه حرکت و واکنش در محیط ما تأثیر نمی‌گذارد. همچنین باعث می‌شود که ما به روش‌های خاصی عمل کنیم.

چند عاملی: شخصیت در چیزی بیش از صرف رفتار نشان داده می‌شود.

همچنین ردپای شخصیت را در افکار، احساسات، روابط نزدیک و دیگر تعاملات اجتماعی ما قابل مشاهده است.

.

نظریه‌ها

تعدادی نظریه در مورد چگونگی رشد شخصیت وجود دارد. مكاتب مختلف اندیشه در روانشناسی بر بسیاری از این نظریه‌ها تأثیر می‌گذارد. برخی از این دیدگاه‌های اصلی در مورد شخصیت عبارتند از:

تئوری‌های نوع، دیدگاه‌های اولیه شخصیت هستند. این تئوری‌ها نشان می‌دهد كه تعداد محدودی از “انواع شخصیت” وجود دارد كه مربوط به تأثیرات بیولوژیكی است.

تئوری‌های صفت تمایل دارند شخصیت را نتیجه ویژگی‌های داخلی که از نظر ژنتیکی مبتنی است، مشاهده کنند.

نظریه‌های روانشناسی دینامیکی شخصیت به شدت تحت تأثیر کار زیگموند فروید قرار گرفته و بر تأثیر ذهن ناخودآگاه بر شخصیت تأکید می‌کنند. نظریه‌های روانگردان شامل تئوری مرحله روانی جنسی زیگموند فروید و مراحل رشد روانی اجتماعی اریک اریکسون است. نظریه‌های رفتاری نشان می‌دهد که شخصیت نتیجه تعامل بین فرد و محیط است.

نظریه‌پردازان رفتاری رفتارهای قابل مشاهده و قابل اندازه گیری را مطالعه می‌کنند که غالباً نقش افکار و احساسات درونی را نادیده می‌گیرند. نظریه پردازان رفتاری شامل B. F. Skinner  و John B. Watson هستند.

نظریه‌های اومانیستی بر اهمیت اراده آزاد و تجربه فردی در رشد شخصیت تأکید دارند. نظریه پردازان اومانیست شامل کارل راجرز و ابراهام مازلو هستند.

.

کاربردهای روانشناسی

تحقیقات در مورد شخصیت می‌تواند بینش جالب توجهی در مورد نحوه رشد و تغییر شخصیت در طول زندگی داشته باشد. این تحقیق همچنین می‌تواند کاربردهای عملی مهمی در دنیای واقعی داشته باشد.

به عنوان مثال ، ارزیابی‌های شخصیتی اغلب برای کمک به افراد بیشتر می‌توانند درباره خود و نقاط قوت، ضعف و ترجیحات منحصر به فرد خود بیاموزند. برخی از ارزیابی‌ها ممکن است به این موضوع بپردازد که چگونه افراد به صفات خاص، مانند اینکه  برون گرا یا درون‌گرا هستند ، رتبه بندی می‌کنند. ارزیابی‌های دیگر ممکن است چگونگی تغییر جنبه‌های خاص شخصیت در طول دوره رشد را اندازه گیری کند. چنین ارزیابی‌های شخصیتی همچنین می‌تواند برای کمک به افراد تعیین شود که از چه مشاغلی می‌توانند لذت ببرند، چه عملکردی در برخی از وظایف شغلی داشته باشند یا چه نوع روان درمانی تا چه اندازه در مورد آنها می‌تواند مؤثر باشد.

.

تکمله موفقیت

شناخت روانشناسی شخصیت بسیار بیشتر از یک تمرین علمی است. یافته‌های حاصل از تحقیقات شخصیت می‌تواند کاربردهای مهمی در دنیای پزشکی، بهداشت، تجارت، اقتصاد، فناوری و سایر حوزه‌ها داشته باشد. محققان دریافته‌اند که برخی خصوصیات شخصیتی ممکن است با بیماری و رفتارهای سلامتی مرتبط باشد. با ایجاد درک بهتر از نحوه عملکرد شخصیت، می‌توانیم به دنبال راه‌های جدیدی برای بهبود سلامت شخصی و عمومی باشیم.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. اين مقاله رو هم خوندم نكات و كليات خوبي رو بيان كرد و البته دامنه شناخت شخصيت خيلي وسيع هست و اگر كسي دنبال روانشناسي شخصيت هست مي تونه از آموزه هاي دكتر و محصولات آموزشي در همين زمينه استفاده كنه تيپ هاي شخصيتي رو ياد بگيره

دکمه بازگشت به بالا